معامله به قصد فرار از دین زمانی رخ میدهد که شخص انتقال دهنده مال برای فرار از بدهی های خود و اضرار به طلبکارانش اموالی که دارد را به اشخاص ثالثی منتقل مینماید تا شخص طلبکار نتواند دین خود را وصول نماید که مصداق بارز آن انتقال ملک به نزدیکان خود به موجب عقد صلح یا بیع میباشد.

این معامله به 2 طریق کیفری و حقوقی قابل پیگیری خواهد بود که در این مقاله نسبت به آن صحبت خواهیم کرد و این نکته لازم به ذکر است که در صورت شکایت کیفری بر این مبنا و صورت اثبات آن دادگاه حکم به استرداد مال و پرداخت دین طلبکار از محکوم به مینماید.

حال چنانچه شخص مدیون برای جلوگیری از توقیف اموال خود توسط دادگاه به درخواست طلبکار و فرار از پرداخت دیون ، اموال خود را به اشخاص دیگری منتقل نماید ، این عمل اصطلاحا معامله به قصد فرار از دین نامیده میشود. ادعای معامله به قصد فرار از این در مورد املاک بسیار متدوال است؛ چراکه اموال غیرمنقول (خانه ، باغ ، زمین و…) بارزترین اموالی هستند که مالکیت آنها به ثبت میرسد و همچنین ارزش مادی بسیار بالاتری نسبت به موال منقول مانند خودرو دارند.

 

اثبات جرم معامله به قصد فرار از دین

شرایط احراز جرم معامله به قصد فرار از دین در ماده ی 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ذکر شده است و این ماده بیان میدارد :

انتقال مال به دیگری به هر نحو به وسیله مدیون با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکوم‌به یا هر دو مجازات می‌شود و در صورتی که منتقلٌ‌‌الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است. در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقال‌گیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکوم‌به از محل آن استیفاء خواهد شد.

  1. باید انگیزه فرار از دین به اثبات برسد
  2. اموال دیگر بدهکار کافی برای پرداخت دین نباشد

همچنین اگر منتقل الیه یعنی شخصی که مال را دریافت کرده نسبت به این معامله آگاه باشد و این آگاهی به اثبات برسد شخص دریافت کننده مال نیز در حکم شریک جرم میباشد و همانند بدهکار مجازات خواهد گردید.

در صورت اثبات و حکم گرفتن در این شکایت کیفری عین مال باقی باشد ، دادگاه آن را از انتقال گیرنده اخذ میکند و بدهی را از آن مال به طلبکار پرداخت مینماید و همچنین اگر مال تلف گردیده باشد ، دادگاه از اموال انتقال گیرنده آن را دریافت مینماید.

 

دعوی حقوقی ابطال معامله به قصد فرار از دین

در مورد جنبه حقوقی معامله به قصد فرار از دین احکام خاصی وجود ندارد و اختلاف نظر هایی نیز دیده میشود و رویه واحدی در دادگاه ها مشاهده نمیگردد ، بر همین مبنا قانون در موادی نسبت به آن اظهارنظر های کلی و عام نموده است و حقوق دانان نظر های متفاوتی بر آن داده اند.

دکتر کاتوزیان این معاملات را نسبت به طرفین معامله یعنی بدهکار و انتقال گیرنده (فرضا خریدار) صحیح میدانند ولی نسبت به طلبکار  غیرقابل استناد دانسته اند.

ماده 218 قانون مدنی بیان میدارد : 

هر گاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده دلایل اقامه نماید که مدیون برای فرار از دین قصد فروش اموال خود را دارد، دادگاه می‌تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی او صادر نماید که در این صورت بدون اجازه دادگاه حق فروش اموال را نخواهد داشت.

در دادگاه ها خواسته واحدی برای بطلان این معاملات دیده نمیشود ولی دیده شده است که خواسته “تایید بطلان معامله به قصد فرار از دین” و ” تایید فسخ معامله به قصد فرار از دین” مقبولیت بیشتری در دادگاه ها دارد.

 

نکات مهم این دعوی :

  1. در معامله به قصد فرار از دین باید 3 رکن مهم آن به اثبات برسد که عبارتند از : الف. وجود دین محقق شده | ب. قصد فرار از دین بدهکار | ج. صوری بودن معامله
  2. وجود دین باید مسلم باشد و نسبت به آن اختلافی رخ نداده باشد . درغیر اینصورت باید به موجب حکم دادگاه دین مسلم شده باشد.
  3. حکم معامله به قصد فرار از دین تنها مختص عقد بیع نیست و شامل هبه ، صلح و… نیز میشود.
  4. برای بطلان این معاملات تنها طلبکاران حق طرح دعوی تایید بطلان را دارند.
  5. اگر بدهکار اموال دیگری داشته باشد که تکافوی بدهی را داشته باشد احتمال پذیرش دعوی کم میباشد و جنبه کیفری آن نیز از بین میرود.

 

نمونه رای دادگاه :

معامله به قصد فرار از دین، زمانی محقق می شود که محکومیت قطعی وجود داشته باشد؛ بنابراین، در صورتی که مدیون پس از مطالبه طلب به موجب دادخواست، مال خود را منتقل کند، معامله به قصد فرار از پرداخت دین نیست.

نکته – احراز معامله به قصد فرارازدین مستلزم آن است که معامله کننده به موجب حکم قطعی دادگاه، به پرداخت دین محکوم و مراتب از طریق اجرائیه به وی ابلاغ شده باشد. 2- صرف معامله به قصد فرار از دین باطل نیست بلکه این معامله در فرض “صوری بودن” باطل است.

درخصوص دعوی بانو الف. ش.ب. فرزند ف. باوکالت خانم م. ش.ب. به طرفیت آقایان س. س. و و. ق. به خواسته اعلام بطلان معامله خودروی سواری ام وی ام بین آقایان س. و ق. به دلیل معامله به قصدفرارازدین وصوری بودن بااحتساب کلیه خسارات دادرسی باعنایت به جامع محتویات پرونده جری تشریفات قانونی دعوت طرفین ،استماع اظهارات وکیل محترم خواهان ودفاعیات خوانده ردیف اول،نظربه اینکه اولا:براساس صریح ماده 218قانون مدنی معامله به قصد فراراز دین که به صورت صوری انجام شده باشدباطل است وصرف معامله به قصدفرارازدین باطل نیست وخواهان نیزدلیل برصوری بودن معامله به دادگاه تقدیم ننموده است .ثانیا :احرازمعامله به قصدفرارازدین مستلزم آن است که معامله کننده ،به موجب حکم محکومیت قطعی دادگاه ذی صلاح به پرداخت دین محکوم شده باشد ومراتب ازطریق اجرائیه به وی ابلاغ شده باشددرمانحن فیه،به موجب سند عادی مورخ 1394/1/18،خودروی موضوع خواسته ازسوی خوانده ردیف اول به خوانده ردیف دوم انتقال یافته است وقرارتامین خواسته درتاریخ1394/1/17صادرشده است بنابراین دادگاه دعوی خواهان راقابل پذیرش ندانسته وبه استنادماده 125قانون مدنی حکم بربطلان دعوی خواهان صادر واعلام می نمایدرای صادره حضوری وظرف مدت بیست روز پس ازابلاغ قابل تجدیدخواهی دردادگاه تجدیدنظراستان تهران می باشد.
رئیس شعبه چهاردهم دادگاه عمومی حقوقی تهران – سجادمظلومی

 
دسته‌ها: تحلیل آرای قضایی , مطالب حقوقی
برچسب‌ها: